۱۳۸۸ مهر ۱۸, شنبه

خرداد ۱۳۸۸

خرداد ۱۳۸۸ بود دخترم
بیش از تمام خردادها باران آمد
هم سن تو بودم
دلم زندگی می‌خواست
رنگ و آواز
.
خرداد ۱۳۸۸ بود
گاهی اگرخیره می‌شوم
به نقطه‌ای
از پس
آن خرداد است
دیگر از پدر‌بزرگ نخواستم
خاطرات انقلاب را تعریف کند
.
روز به روز
ساعت به ساعتش
دقیق یادم است
چگونه بگویم
آن سال بر ما چه گذشت
تو باور نمی‌کنی
از پشت‌بام کلاشینکف در‌آمد
از خیابان باتوم
تمام کانال‌های تلویزیون
چارلی چاپلین نشان می‌داد
.
فراموش نکن
به کودکانت هم بگو
روزی روزگاری
در ایران
وقت آن رسید
خرداد ۱۳۸۸ بیاید
.
ما
با هم بودیم
شکست نخوردیم
و
تا همیشه داغ داریم
.
سارا محمدی اردهالی
۲۸
خرداد ۱۳۸۸

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر