۱۳۸۸ مهر ۱۸, شنبه

بانو - پابلو نرودا

تو را بانو نامیده‌ام
بسیارند از تو بلندتر، بلندتر
.بسیارند از تو زلال‌تر، زلال‌تر
بسیارند از تو زیباتر، زیباتر
.
اما بانو تویی
.
از خیابان که می‌گذری
نگاه کسی را به دنبال نمی‌کشی
.کسی تاج بلورینت را نمی‌‌بیند
،کسی بر فرش سرخ زرین زیر پایت
نگاهی نمی‌افکند
.
و زمانی که پدیدار می‌شوی
تمامی رودخانه‌ها به نغمه در می‌آیند
در تن من
،زنگ‌ها آسمان را می‌لرزانند
،و سرودی جهان را پر می‌کند
تنها تو و من
،تنها تو و من عشق من
به آن گوش می‌ سپریم

هوا را از من بگیر خنده‌ات را نه، پابلو نرودا، برگردان احمد پوری، تهران: چشمه،1376

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر